آريانها يكى از شعب مردمان هند و اروپائى اند. از حيث تحقيقاتى، كه راجع به مردمان هند و اروپائى می شود، شعبه آريانى شعبه اولى است، زيرا آثار تاريخى و ادبى آنها از قرن چهاردهم ق. م شروع شده، و حال آنكه آثار ادبى يونانى و ايطاليائى بالنسبه جوانتر و آثار ادبى پنج شعبه ديگر نسبت به آثار يونانى و ايطاليائى تازه تر است.
حفريات سوريّه مي بايست خيلى طرف توجه باشد، زيرا محل هائى كه در تورية ذكر ميشود غالبا در فلسطين يا در اين صفحه است. باوجوداين حفريّات و كاوشها در اينجا پيشرفتهاى سائر جاهاى تاريخى را نداشته است.
قبل از كشف منابع جديده كار باستان شناسان منحصر بود باينكه اطلاعاتى از سرچشمه هاى قديم و تورية بدست آورده تفسير كنند، يعنى كار اينها بى شباهت نبود به شخصى كه در جائى ايستاده قدم برميدارد و ميگذارد.
سرچشمه هاى قديم عبارت است از كتب مورّخين عهد قديم كه غالبا يونانى بودند و بعض آنها رومى، مصرى، كلدانى، فينيقى، ارمنى، يهودى و غيره. كتابهاى اغلب اين مورّخين مربوط بتاريخ مشرق و ايران قديم است.
لازم است شم هاى از سال شمارى مشرق قديم گفته شود، چه در تاريخ قديم ايران همواره به سالهائى قبل از ميلاد مسيح اشاره ميشود و براى خواننده بالطبع اين سئوال پيش ميآيد، كه تاريخ وقايع را چگونه ضبط ميكردند و …
علمائى، كه در تاريخ مشرق قديم تتبّع كرده اند، بنابر آثار و اسنادى كه بدست آمده، سكنه مشرق قديم را از شش نژاد دانسته اند: سومريها، ساميها، حاميها، عيلاميها، هيتها، آريانها. ساميها و حاميها از جنوب حركت كرده سوريه و بين النهرين و افريقاى شمالى را اشغال كردند.
آريانها شعبه اوّل از شاخه بزرگ مردمان هند و اروپائى اند. موطن اصلى آريانها محققا معلوم نيست كجا بوده و نيز صحيحا نميدانيم از چه راههائى مهاجرت كرده به هند و آسياى غربى وارد شده اند. اين ملل در تاريخ مشرق قديم داراى اهميت اند.
مقصود از مردمان شمالى مشرق قديم در درجه اوّل مللى هستند كه در آسياى صغير سكنى داشتند. بعضى تمام اين مردمان را نژاد (آلارد) مي نامند، زيرا هرودوت اينها را چنين ناميده و (آرارات) را (آلارد) نوشته، ولى بايد درنظر داشت كه هيت ها يگانه نماينده اين نژاد نبودند …
حفريات در شوش نشان داد كه عنصر سامى در عيلام زياد بوده، خود اسم عيلام هم سامى است، زيرا بومي هاى عيلام مملكت خود را در كتيبه ها (خاتامتى) يا (خاپيرتى) مي نامند. شاهزادگان قديم عيلام كتيبه هائى نويسانده اند كه بخطّ بابلى (يعنى ميخى) و بزبان سامى است.