آسورى ها مردمى بودند از نژاد سامى، كه با مردمان سامى نژاد ديگر در بابل زندگانى ميكردند. در ازمنه بعد آسورى ها مهاجرت كرده، به قسمت وسطاى رود دجله و كوهستانهاى مجاور رفته، در آنجا دولت كوچكى ساختند، كه موسوم به آسور شد. اين اسم از اسم ربّ النوعى است، كه پرستش ميكردند و (آسور) نام داشت.
مملكتى كه از اوايل قرن ششم قبل از ميلاد به بعد موسوم به ارمنستان شد قبل از آن موسوم به دولت وان يا آرارات بود. اين مملكت تمدن آسور و بابلى داشت. كنجكاوى راجع به كتيبه هائى كه در اينجا كشف ميشد از ۱۸۴۰ ميلادى شروع گرديد.
تپه هائى كه در صفحات مجاور فرات و دجله واقع است از ديرگاه توجه سياحان و مسافرين را بخود جلب ميكرد و حدس مي زدند كه بايد زير اين تپه ها خرابه ها و آثار شهرهاى قديم باشد. در اواخر قرن هيجدهم، بشام نماينده پاپ در كلده …
قبل از كشف منابع جديده كار باستان شناسان منحصر بود باينكه اطلاعاتى از سرچشمه هاى قديم و تورية بدست آورده تفسير كنند، يعنى كار اينها بى شباهت نبود به شخصى كه در جائى ايستاده قدم برميدارد و ميگذارد.
لازم است شم هاى از سال شمارى مشرق قديم گفته شود، چه در تاريخ قديم ايران همواره به سالهائى قبل از ميلاد مسيح اشاره ميشود و براى خواننده بالطبع اين سئوال پيش ميآيد، كه تاريخ وقايع را چگونه ضبط ميكردند و …
مشرق قديم، يا مهد تمدنهاى كنونى، شامل ممالكى بود، كه بى يا با فاصله به سواحل شرقى درياى مغرب اتصال مي يابد. حدود آنرا بالاتر نموده ايم. اين صفحات پهناور شامل واديهاى حاصلخيز، رودهاى معظم، كويرها، كوهستانها، سواحل دريا و جزاير بسيار است.
تاريخ ايران قديم قسمتى از تاريخ مشرق قديم است و اين تاريخ، چنانكه گفته اند، فصل اول گذشته هاى بشر يا توصيف تمدّنهائى است كه به تمدن يونانى پيوسته، اين تمدن هم به تمدنهاى ديگر اتصال يافته و بدين نحو مانند سلسله دودمان يا خانوادهاى عهدا بعد عهد تا زمان ما ممتد است.