4
ازمنه پيش از تاريخ‏

ازمنه پيش از تاريخ‏

  • کد خبر : 748
  • ۱۳ فروردین ۱۴۰۰ - ۲۲:۳۳
ازمنه پيش از تاريخ‏

تاريخ از زمانى شروع ميشود، كه شهادتهاى كتبى و تاريخى راجع بوقايع و حوادث آن زمان بدست آمده. اعصار و دهورى، كه قبل از آن گذشته ازمنه قبل از تاريخ بشمار ميرود. علماء معرفت الارض يا زمين‏شناسى‏ و نيز علماء آثار عتيقه هنوز موفق نشده‏اند مدت ازمنه پيش از تاريخ را، ولو تقريبى هم كه باشد، معين كنند.

به نام خدا

تاريخ از زمانى شروع ميشود، كه شهادتهاى كتبى و تاريخى راجع بوقايع و حوادث آن زمان بدست آمده. اعصار و دهورى، كه قبل از آن گذشته ازمنه قبل از تاريخ بشمار ميرود. علماء معرفت الارض يا زمين‏شناسى‏ «۱» و نيز علماء آثار عتيقه هنوز موفق نشده‏اند مدت ازمنه پيش از تاريخ را، ولو تقريبى هم كه باشد، معين كنند. هرچند بعض علماء فن مبنى‏بر قياس يا بر مداركى ناقص اين مدت را صدها ميليون سال يا بيشتر تخمين و عقايدى ذكر كرده‏اند، كه مورد اعتماد نيست، باوجوداين براى اينكه بنمائيم، كه چه تفاوتهاى زياد بين عقايد مذكوره است، يكى دو عقيده را ذكر ميكنيم. هكل‏ «۲» حيوان‏شناس معروف گويد: «اگر من مدت اعصارى را، كه از ابتداى پديدآمدن گياه يا جاندارى در روى زمين تا زمان ما گذشته، ۲۵ ميليون يا صد و يا هزار و چهار صد ميليون سال بدانم، براى تصوّرات من فرقى ندارد و براى اكثر مردم نيز همين نتيجه حاصل است». گلد شميدت‏ «۳» عالم ديگر را عقيده آن است، كه از زمان پديدآمدن نبات يا حيوان در سرزمينها لااقل يك ميليارد و چهار صد ميليون سال گذشته‏

______________________________
(۱)- زمين‏شناسى بمعنى اعم علمى است، كه از تاريخ كره ما بحث ميكند، يعنى از تحوّلات و تغييراتى كه در كره ما روى داده، خواه راجع بجمادات باشد و خواه بانچه كه روى زمين ميرويد يا زندگانى ميكند.

(۲)-Haeckel .

(۳)-Goldsehmidt .

بعض علماء زمين‏شناس اخيرا امتداد اعصار معرفت الارضى را صد ميليون سال تخمين و آنرا به پنج قسمت تقسيم كرده‏اند: ۱- مرحله ابتدائى‏ «۱» پنجاه و دو ميليون سال.

۲- عصر اوّل‏ «۲» سى و چهار ميليون. ۳- عصر دوّم‏ «۳» يازده ميليون. ۴- عصر سوم‏ «۴» سه ميليون. ۵- عصر چهارم‏ «۵» كه زمان ما جزء آن است، پانصد هزار سال.

عده‏اى از علماء مانند مرتيلّه‏ «۶» طول عصر چهارم را از ۲۳۰ تا ۲۴۰ هزار سال ميدانند.

كلية عقايد در باب مدت ازمنه پيش از تاريخ بسيار مشتّت است و تقريبا هرعالم فن عقيده‏اى دارد. راجع بانسان بعضى را عقيده اين است، كه در عصر چهارم معرفت الارضى بوجود آمده، برخى بالاتر رفته پديدآمدن او را بعصر سوم مربوط ميدارند. عده‏اى گويند، هرزمان كه حيوان پستان‏دار توانسته روى زمين زندگانى كند، انسانهم در همان زمان بوجود آمده. مفسّرين تورية، چنانكه معلوم است، خلقت عالم را بهفت هزار سال قبل معطوف ميداشتند، بعد اين زمان را بواسطه اكتشافات علمى همواره پيش بردند و حالا بعض علماء فن باين عقيده‏اند، كه بشر قبل از عصر چهارم معرفت الارضى، يا تقريبا دو ميليون سال قبل، بوجود آمده.

مراحلى را كه بشر پيموده، بنابر استخوانها و ابزار كار و حربه و غيره، كه از زير زمين يا از درون غارها بدست آمده، بچهار عهد تقسيم ميكنند:

اوّل- عهد احوال ابتدائى‏ «۷». بشر بعقيده علماء فن در اين مرحله فقط از حيث قواى عقلى از حيوان برتر بوده، هيچگونه صنايعى نداشته و آتش را هم در اين مرحله هنوز كشف نكرده بود. از اين عهد آثارى در دست نيست جز اسكلت‏ها و جمجمه بشر ابتدائى.

دوّم- عهد حجر، كه بعقيده بعضى تقريبا از پنجاه هزار سال قبل از ميلاد مسيح شروع شده (برخى تا يكصد هزار سال بالا ميروند). اين عهد را بچند قسمت تقسيم كرده‏اند: ۱- احوال سنگ نتراشيده‏ «۸». در اين عهد انسان بصنعت پرداخته‏

______________________________
(۱)-Archeozoique )primordial( .

(۲)-Paleozoique )primaire( .

(۳)-Mesozoique )secondaire( .

(۴)-Cenozoique )tertiaire( .

(۵)-Anthropozoique )quartenaire( .

(۶)-Mortillet .

(۷)-Etat primordial .

(۸)-Eolithique .

و سنگ را بى‏اينكه تراشيده باشد براى ساختن ابزار و حربه و ساير چيزها بكار برده. تصوّر ميكنند كه تبر يكى از اوّلين ابزار كار يا اسلحه بود. بعضى منكر اين عهدند و گويند اسباب و آلاتى را كه بدين عهد نسبت ميدهند سنگهاى يك پارچه بى‏شكل ميباشد و چنين سنگها تقريبا بالتمام از عصر سوّم معرفت الارضى است.

۲- احوال سنگ تراشيده. «۱» در اين احوال انسان سنگ را تراشيده شكل و صورت مخصوصى بآن داد، بطوريكه غالبا اشكال و صور با احتياجات او موافقت داشت. عدّه‏اى ساختن تبر را باين مرحله منسوب ميدارند. در اين عهد بشر دو اختراع مهم كرد: يكى افروختن آتش كه تمام ترقيات بشر از پرتو وجود آن است و ديگرى تراش دادن سنگ چخماق و ساختن حربه از آن. در اين احوال در صور و اشگال ابزار و حربه تغييرات مهمى روى داد، بر عدّه آلات و ادوات افزود و مخصوصا تراش كردن سنگ چخماق بحدّ كمال رسيد ولى از فلز هنوز خبرى نبود. ۳- احوال سنگ صيقلى. «۲» در اين مرحله انسان توانست سنگ را صيقل و آنرا صاف و براق كند. اين عهد را بعضى بدو قسمت تقسيم كرده‏اند:

۱- ازمنه‏اى كه انسان سنگ را صيقل ميكرد. ب- زمانهائى كه سنگ را سوراخ كرده دسته‏اى از آن ميگذرانيد. بعض علماء عقيده دارند كه احوال سنگ صيقلى هيچگاه نبوده زيرا سنگ صيقلى ممكن نبود بى‏فلز وجود داشته باشد و بنابراين احوال سنگ صيقلى را در صنعت جزو عهد فلز ميدانند ولى اين عقيده را اكثريت نپذيرفته. ابتداى عهد صيقلى را تقريبا در حدود ده هزار سال قبل از ميلاد قرار ميدهند.

سوّم- بعد از عهد حجر عهد فلز ميآيد و تقريبا از هفت هزار سال قبل از ميلاد شروع ميشود. در اين عهد انسان سنگهاى معدنى را آب كرده از آن فلز بدست آورد. اين عهد را هم بسه قسمت تقسيم كرده‏اند: ۱- دوره مس. ب- دوره مفرغ (يعنى ممزوج مس با قلع يا روى). ج- دوره آهن. دوره اوّلى در حوالى هفت هزار

______________________________
(۱)-.Paleolithique

(۲)-Neolithique .

سال قبل از ميلاد شروع شده، دوّمى تقريبا در شش و سوّمى در سه هزار سال قبل از ميلاد. بعض علماء يك قسمت هم بر اين قسمتها افزوده و دوره چهارم را دوره زغال‏سنگ ناميده زمان ما را جزو آن ميدانند. كشف مس و طلا زودتر صورت گرفت زيرا اين دو فلز غالبا در طبيعت بطور خالص يافت ميشود. انسان هم در ابتداء بوجود همين دو فلز پى برد و استخراج فلز از سنگ بعدها ميسر گرديد. در ابتداى عهد فلز تراشيدن و صيقل كردن سنگ دوام داشت و فلز را براى ساختن آلات و ابزار با سنگ توأما بكار ميبردند زيرا دوام مس كمتر از سنگ بود. بعد كه مس را با قلع امتزاج داده مفرغ بدست آوردند اين اختراع باعث پيشرفت زياد در صنعت گرديد ولى جاى سنگ تراشيده و صيقلى را نگرفت و فقط از اهميت سنگ وقتى كاست كه آهن بدست آمد.

اين است تقسيمات اعصار و عهود و ازمنه پيش از تاريخ و چون تاريخ بشر تا شش هزار سال قبل از ميلاد صعود ميكند، زيرا بعض مورّخين تاريخ مصر را تقريبا تا اين زمان بالا ميبرند، پس اگر اينمدّت را براى بشر كنونى (نه براى هرملتى جداگانه) درنظر گيريم، عهد مفرغ و آهن جزو ازمنه تاريخى است.

اين نكته را هم بايد درنظر داشت كه تمام ملل روى زمين مرتبا از اين مراحل نگذشته‏اند و براى بعضى انحرافهائى روى داده كه راجع بچگونگى و شرح احوال عهد يا دوره‏ايست و نيز معلوم است كه تغيير احوال و داخل شدن در مرحله‏اى از مراحل صنايع براى تمام ملل در يك زمان روى نداده و اكنون هم در اقيانوسيه يا افريقا مردمانى هستند كه اگر روابط بين‏المللى كنونى نبود، يقينا در احوال عهد حجر زندگانى ميكردند. چيزيكه در همه جا يكى است نتيجه ترقى ميباشد، يعنى نتيجه ترقى و تكامل همه‏جا همان بود بى‏اينكه طول مدّت تحوّلات و گذشتن از مرحله‏اى بمرحله ديگر همان باشد.

مجله تاریخ

پیچ اینستاگرام مجله تاریخ

منبع: تاریخ ایران (حسن پیرنیا)

لینک کوتاه : https://tarikh.site/?p=748
  • نویسنده : مجله تاریخ
  • ارسال توسط :
  • منبع : کتاب تاریخ ایران (حسن پیرنیا)
  • 1217 بازدید
  • بدون دیدگاه

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0