به نام خدا
حفريات در شوش نشان داد كه عنصر سامى در عيلام زياد بوده، خود اسم عيلام هم سامى است، زيرا بوميهاى عيلام مملكت خود را در كتيبهها (خاتامتى) يا (خاپيرتى) مينامند.
شاهزادگان قديم عيلام كتيبههائى نويساندهاند كه بخطّ بابلى (يعنى ميخى) و بزبان سامى است، ولى اسنادى هم بدست آمده كه بزبان بومى نوشته شده و داراى نقوشى است. اين خطّ را مترادفا با خطّ ميخى كندهاند. بعد از كتيبههاى پادشاه عيلام، كه موسوم به (باش اين شوش ناك) بود، (تقريبا از ۲۴۰۰ سال قبل از ميلاد) به كتيبههاى خطّ ميخى خطّ مذكور را علاوه كردهاند و اين خطّ را هجائى ميدانند. تقريبا از پانصد سال قبل از ميلاد زبان كتيبهها فقط زبان عيلامى است.
در زبان عيلامى علمائى مانند شيل، و يسباخ، هوزنيگ و برگ كار ميكردند.
علماء مذكور عقيدهشان اين بود كه زبان عيلامى چند لهجه داشته و اين زبان نزديك بگروه زبانهاى قفقازى است. (مارّ) زبان عيلامى را از خانواده زبانهاى گرجى و بوميهاى سابق ارمنستان ميدانست «۱». اين زبانها اصلا بزبانهاى سامى تا اندازهاى نزديك ميشود، تمدّن عيلامى تمدّن بابلى و سامى است و تصوّر ميرود كه نسبت ساميهاى عيلام ببوميهاى اوّلى آن مانند نسبت ساميهاى بابل به سومريها است «۲».
مجله تاریخ
پیچ اینستاگرام مجله تاریخ
منبع: تاریخ ایران (حسن پیرنیا)