به نام خدا
قبلا بايد گفت موافق عقيده علماء فن كه مبتنى بر آثار است اين بشر كه اكنون روى زمين زندگانى ميكند بشر اوّلى نيست، يعنى انواعى از بشر يكى پس از ديگرى آمده دهها هزار سال زندگانى كرده و منقرض شده رفتهاند. مثلا بشرى كه قبل از بشر كنونى روى زمين ميزيسته «۱» بعقيده بعض علماء چهل هزار سال دوام داشته. انقراض در جاهائى بواسطه حوادثى بوده كه در كره ما روى داده و در مواردى بشر كاملتر بر بشر پستتر استيلا يافته، بواسطه برترى بشر پستتر را از ميان برده و جاى او را گرفته. باين سئوال كه بشر كنونى، يعنى بشرى كه اكنون روى زمين زندگانى ميكند و زمينشناسها آنرا بشر عاقل نامند، «۲» كى بوجود آمده جواب محققى نميتوان داد ولى بهرحال اين زمان نبايد كمتر از دهها هزار سال قبل باشد.
علم نژادشناسى «۳» بشر امروزى را به پنج نژاد تقسيم كرده: ۱- سفيدپوست. ۲- زردپوست. ۳- سرخپوست. ۴- سياهپوست. ۵- ماله. بعضى اخيرا عدّه نژادها را سه ميدانند زيرا سرخپوستها را با زردپوستها و نژاد ماله را با سياهپوستها يكى حساب ميكنند، يعنى باين عقيدهاند كه سرخپوستها از زرد پوستها و مردمان ماله از سياهپوستها منشعباند.
نژاد سفيدپوست
اين نژاد را بسه قسمت تقسيم كردهاند: ۱- هند و اروپائى يا آريانى به معنى اعم. ۲- سامى. ۳- حامى. بنى حام چنانكه توراة گويد از حام پسر نوح بودند. در باب مساكن آنها بين محققين اختلاف است. بعضى وطن اصلى آنها را بابل يا جائى در آسياى غربى دانسته عقيده داشتند كه اين مردمان از آسيا به افريقا رفته در مصر و ليبيا «۴» و غيره سكنى گزيدهاند ولى نلدكه «۵» باين عقيده بود كه هميشه مسكن آنها افريقاى شمال
______________________________
(۱)- اين بشر را در علم زمينشناسى انسان (نه اندرتال) ناميدهاند زيرا جمجمهاى از اين نوع بشر در وادى (نهآندر) نزديك دوسلدرف در ايالت رن يافتهاند (Homo Neandertalensis(.
(۲)-Homo Sapiens
(۳)-Ethnologie .
(۴)-Lybie .
(۵)-Noldeke
شرقى بوده زيرا از حيث قيافه و شكل و غيره به سياهپوستهاى افريقا نزديكترند.
اكثر محققين اهالى قديم مصر (قبطىها) و نيز بربريهاى ليبيا و كوشيها يا حبشيها را از بنى حام دانستهاند.
بنى سام كه يكى از شاخههاى بزرگ سفيدپوستاند اكثرا در عربستان و بين النهرين و شامات و افريقاى شمالى و شمال شرقى سكنى دارند. شعبهاى از آنها كه بنى اسرائيل باشد در جاهاى ديگر آسيا و اروپا و غيره پراكندهاند.
ملل سامى نژاد عهد قديم اينها بودند: كلدانيان، آسوريان، فينيقىها، عبريان (يهود و بنى اسرائيل و غيره)، آراميان و اعراب. توراة فينيقيها را از شاخه حامى دانسته ولى محققين آنها را سامى ميدانند. زبانهاى تمام اين مردمان بيكديگر خيلى نزديك بود، مثلا توراة گويد كه مردم بنى اسرائيل در هزار و پانصد سال قبل از ميلاد زبان عربى را بىمترجم ميفهميدند.
مردمان هند و اروپائى چنانكه از خود لفظ معلوم است مللى هستند كه مساكن آنها از هند تا اقصى بلاد اروپا است، يعنى در اروپا كليه سكنه آن باستثناى مردمانى كه از نژادهاى ديگرند (مانند تركها و مجارها و فينها و سامويدها و يهود و غيره) و در آسيا فقط هنديهاى آريانى- ايرانيها بمعنى اعم (كليه مردمانى كه از شعبه ايرانى آريانها منشعباند) و ارامنه. بايد گفت كه لفظ هند و اروپائى جامع نيست زيرا شامل مردمان هند و اروپائى كه در امريكا و جاهاى ديگر كره سكنى دارند نميباشد و حال آنكه اينها هم از همان شاخهاند وليكن چون اين لفظ مصطلح شده چاره جز استعمال آن نيست. سابقا بجاى «هند و اروپائى» «آريانى» ميگفتند و هنوز هم اين لفظ منسوخ نشده چنانكه علماء فرانسوى غالبا بجاى «هند و اروپائى» «آريانى» گويند و نويسند. اين اصطلاح جامعتر بنظر ميآيد بخصوص اگر لفظ (بالاعم) را بر آن علاوه كنيم. اطلاق اسم جزء بر كل نبايد باعث ايراد گردد زيرا آثار ادبى آريانها قديمتر است. مردمان آريانى را بمعنى اعم (يا هند و اروپائى را) پس از تحقيقاتى كه موافق موازين علمى در جمجمهها
و زبانها و مذاهب و داستانها و افسانههاى قبل از تاريخ اين ملل شده به هشت شعبه تقسيم كردهاند: ۱- آريانى بالاخص. ۲- يونان و مقدونى. ۳- ارمنى.
۴- آلبانيائى (در شبه جزيره بالكان). ۵- ايطاليائى. ۶- سلتى (بوميهاى اروپاى غربى). ۷- ژرمنى (آلمانىهاى غربى و شرقى اروپا، آنگلوسا كسونها و اسكانديناويها). ۸- ليتوانى و اسلاوى (ليتوانيها و نيز اسلاوهاى غربى، شرقى و جنوبى اروپا) «۱»
بعقيده محققين اين مردمان در عهدى بسيار قديم در جائى باهم زندگانى ميكردهاند و بعد بجهتى كه معلوم نيست، شايد از زيادشدن سكنه و كمى جا بوده، هركدام بطرفى رفتهاند. زمان جداشدن اين مردمانرا از يكديگر نميتوان محققا معلوم كرد، ولى بعضى تصوّر ميكنند كه در حدود سه يا چهار هزار سال ق. م بوده. در باب مساكن اصلى مردمان هند و اروپائى نيز عقائد علماء فن مختلف است.
براى نمودن تشتت كافى است ذكر شود كه مساكن اصلى آنها را در اين جاها پنداشتهاند «۲»: پامير، آسياى وسطى، فلات ايران، ارمنستان، كوههاى كارپات، جنوب روسيه كنونى، سواحل رود دانوب سفلى، آلمان شمالى، جنوبى، غربى، اسكانديناوى، ساير جاهاى اروپا. از اين اختلاف معلوم است كه مسئله حل نشده، ولى اخيرا اكثرا باين عقيدهاند كه جائى در شمال اروپا يا آسيا بوده.
نژاد زردپوست
اين نژاد را بعض محققين نژاد مغول نيز مينامند. موافق عقيده اكثر علماء فن زردپوستها بسه قسمت بزرگ تقسيم شدهاند: ۱- چين و تبت. ۲- مغول و منچو. ۳- ترك و تاتار. بيشتر اين مردمان در آسياى شرقى، سيبريا و آسياى وسطى سكنى دارند.
______________________________
(۱)- از چندى باينطرف ملل هند و اروپائى را از كلمه سد (صد) در زبان آنها به دو گروه بزرگ تقسيم كردهاند: گروهى كه صدرا (ست) و گروهى كه همان لغت را (سنت) ميگفتند، آريانها و ارامنه و آلبانيها و ليتوانى و اسلاوها جزو گروه (ست) يا شرقى هستند، يونانيها و مقدونيها و ايطاليائيها و سلتها و ژرمنها جزو گروه (سنت) يا غربى.
(۲)- دمرگان- تمدّنهاى اوّلى- صفحه ۱۶۲ طبع پاريس ۱۹۰۹٫
شعبههائى هم از آنها مانند بعض سكنه قفقازيه و نيز تاتارهاى قريم، تركها، مجارها، فينها و غيره در اروپا مأوى گزيدهاند.
سائر نژادها
ذكر سائر نژادها از موضوع اين كتاب خارج است. همينقدر گوئيم كه نژاد سرخپوست در امريكا سكنى داشت ولى بعد از غلبه اروپائيها بر اين قارّه رو بانقراض رفت. حالا عدّه كمى از اين نژاد در امريكا باقى است و تجربه نشان ميدهد كه بعد از چند قرن بكلى نابود خواهد شد. مردمان سياهپوست غالبا در افريقاى وسطى و جنوبى ميزيند. نژاد ماله در جزائر جنوب شرقى آسيا و اقيانوسيه و اقيانوس كبير سكنى دارد (از جزائر نيكوبار تا جزائر پاك، از جزائر ساندويچ تازلاند جديد) و نيز در جنوب شبه جزيره هندوچين، مالاكا، جزيره فرمز و جزيره ماداگاسكار در افريقا.
مجله تاریخ
پیچ اینستاگرام مجله تاریخ
منبع: تاریخ ایران (حسن پیرنیا)