به نام خدا
مصر هميشه بيش از ممالك ديگر مشرق قديم توجه اروپائيان را بخود جلب ميكرد. خبرى هست كه روميهاى قديم هم به مصرشناسى توجه داشتند و اشخاصى بودند مانند آم مينمارسلن «۲» و غيره كه خطوط مصرى را بى غلط ميخواندند. در عهد نوين، بخصوص در قرن شانزدهم و هفدهم ميلادى، در اروپا علمائى اوقات خود را صرف فراگرفتن زبان قبطى كرده جدّ داشتند كه بوسيله اين زبان با زبان قديم مصريها آشنا شوند، ولى موفّق بخواندن خطّ مصرى قديم (هيروگليف) «۳» نميشدند. امر بدين حال بود، تا سفر جنگى ناپلئون بمصر در ۱۷۹۸ پيش آمد و او مصرشناسى را تشويق كرد. نتيجه اين سفر جنگى از حيث علم چنين است: اولا كتابى در ۲۴ جلد و نقشههائى (اطلس) در ۱۲ قسمت راجع بمصر و آثار قديم آن از بناها و صنايع و غيره
______________________________
(۱)- سرچشمه هائى را كه از يك قرن و نيم باين طرف كشف شده براى اختصار چنين ناميدهايم.
(۲)-Ammien Mareellin
(۳)-Hierogliphe .
بعنوان «توصيف مصر» منتشر شد «۱» ثانيا در موقعى كه سربازهاى فرانسوى در قلعه (سنژولين) «۲» كار ميكردند، سنگى بيرون آمد كه معروف به سنگ (رزت) است «۳» (۱۷۹۹ م.) و از اين زمان مصرشناسى توّلد يافت. نوشته ها بسه زبان و سه خطّ بود: ۱- به زبان مصرى قديم و بخطّ قديم (هيروگليف).
۲- به زبان محاوره كه در زمان بطالسه معمول بود و بخطّ دموتيك (خطّ جديد مصرى). ۳- به زبان و خطّ يونانى. كلمات آخر نسخه يونانى معلوم كرد كه دو نسخه اولى اصل است و اين نسخه ترجمه دو نسخه مزبور. از نسخه مصرى نخستين چيزى كه معلوم شد اين بود كه خطّ مصرى قديم تماما (ايدئوگرامى) نيست يعنى هرعلامت را نميتوان نماينده كلمهاى دانست و ممكن است كه علامتى نماينده حرفى باشد.
(ثاگا) عالم دانماركى قبلا گفته بود كلماتى كه در اشكال بيضى قرار گرفته اسامى پادشاهان مصر است. (فرانسوا شامپليون) «۴» اين عقيده را هادى خود قرار داده به خواندن خطوط سنگ (رزت) پرداخت و قبلا زبان قبطى و تاريخ مصر را آموخت، ولى بخواندن خطوط سنگ مزبور موفق نشد، بخصوص كه به اشكالات، مرارتها و عدم خيرخواهى از طرف بعض اشخاص برميخورد و بنوبت مأيوس و اميدوار ميگرديد. وضع او چنين بود تا اينكه سنگى از محلّى موسوم به (فيل) بدست آمد و، چون خطوط آن به دو زبان نوشته شده بود، شام پليون توانست باينوسيله دو اسم را كه عبارت از (بطلميوس) «۵» و (كلئوپاتر) «۶» است تجزيه كرده حروف را بشناسد. بعد به سنگ (رزت) و ساير نوشتههائيكه در آن زمان بدست آمده بود پرداخت و توانست حروف خطّ مصرى را كه متجاوز از صدها علامت داشت از هم تفكيك كند. در سال ۱۸۲۱ موفق گرديد كه بىترديد آنها را بشناسد. سپس چون زبان قبطى را ميدانست شروع به ترجمه عبارات كرد و پس از آن به ترتيب صرف و نحوى براى زبان نوشته ها و فرهنگ آن پرداخت.
______________________________
(۱)-Deseription de l’Egypte .
(۲)-Saint -Julien .
(۳)-Rosette .
(۴)-Franeois Champollion .
(۵)-Ptolemee .
(۶)-Cleopatre .
بر اثر اين زحمات معلوم گرديد كه بر سنگ (رزت) مقررات كاهنان مصر نوشته شده، اين مقررات بافتخار (بطلميوس پنجم اپىفان) «۱» صادر گشته و در ازاى همراهى بوده كه پادشاه مزبور با معابد مصرى پس از اطفاء شورشى كرده. شامپليون چهار نقشه بزرگ نيز راجع به آثار مصر تهيه كرد، ولى نقشه هاى مزبور پس از فوت او طبع و منتشر شد «۲». پس از فوت او در ۱۸۳۲ فورا جانشينى برايش پيدا نشد، ولى بعد (لپسيوس) «۳» استاد (پرفسور) دار العلوم برلن، (مارىيت) «۴»، (روژه) «۵» و (شابا) «۶» علماى فرانسوى اين رشته را تعقيب كردند. در ۱۸۶۷ سند جديدى در سه زبان كه حاكى از مقرّرات كاهنان تانيس بافتخار (بطلميوس اورگت) «۷» بود بدست آمد و مطالعه در اين سند معلوم كرد كه رشته جوان مصرشناسى بر پايه محكمى قرار گرفته، راه صحيح مىپيمايد. حالا در ممالك اروپا علمائى هستند كه اوقات خود را صرف اين رشته مىكنند، موزههائى دائر است، كرسيهائى در دار العلومها تأسيس گرديده و مجلّاتى بطبع ميرسد. در خود مصر هم هيئتهائى مشغول حفارى هستند، از جمله هيئت رسمى فرانسوى «۸» و شركت انگليسى «۹» و آلمانى است «۱۰». علاوه بر اين علمائى در ممالك مجاور مصر مانند (نوبى) و شبه جزيره سينا كه تمدّن مصرى داشتند به كاوشها و تحقيقات اشتغال دارند.
مجله تاریخ
پیچ اینستاگرام مجله تاریخ
منبع: تاریخ ایران (حسن پیرنیا)